گودال .
با وفا قدر تو ندانستندنیزه از قوم بی وفا خوردی خواستی ما زیاد گریه کنیمزیر سُم ها زیاد پا خوردی

روی نیزه نشستی و من همبارها دیدم احتراق تو راغصه کم نیست در دلم اماچه کنم غصه ی فراق تو را

جعفر ابوالفتحی


پایگاه اشعار آئینی جعفر ابوالفتحی_ نِی جَف منبع

مشخصات

تبلیغات

آخرین مطالب این وبلاگ

آخرین ارسال ها

آخرین جستجو ها

دورهمی سایت اینترنتی شب فروشگاه بیداری اندیشه خرید اینترنتی فرهنگیان نیوز آشپزخونه